۱۳۸۷ اردیبهشت ۳, سه‌شنبه

سکس خانوادگی و دوست آبجیم

یه روز که من سر کار حوصله کارنداشتم زود برگشتم خونه اتفاقا اونروزهم کلید در رو یادم رفته بود ببرم بنابراین مجبور شدم از روی دیوار برم تو خونه . وقتی خواستم دراتاق رو باز کنم متوجه صدایی از توی خونه شدم از پنجره بالای در توی اتاق رو نگاه کرده که دیدم خواهرم و دختر عموم و زن عموم دارن فیلم سکسی نگاه میکنن. بعد خیلی آرام بدون اینکه اونا متوجه من بشن از پنجره اتاقم وارد اتاقم شدم و دوربین فیلم برداری برداشتم و رفتم از بالا پنجره اتاق شروع به فیلم برداری کردم . انگار تازه شروع به نگاه کردن فیلم کرده بودند . حدود ده دقیقه بعد دیدم زن عموم کم کم داره خودشو به خواهرم و دختر عموم نزدیک میکنه بعد دیدم دستشو نزدیک ران پای خواهرم برد وشروع به مالیدن کرد دختر عموم که سمت دیگر خواهرم نشسته بود بلند شد و رفت کنار زن عموم . کم کم داشت کیرم راست میشد . چند دقیقه بعد زن عموم بلند شد و شلوارشو و تاپش را درآورد شورت و کرستش ست صورتی رنگ بود. روی زمین به پشت دارز کشید و به نیلوفر و مهشید ( راستی یادم رفت بگم نیلوفر خواهرم بود که 16 ساله است و مهشید دختر عموم که 14 سالشه و زن عموم هم 33 سالش است ) گفت که شروع به ماساژدادن بدنش کنن نیلوفرپشت و مهشید هم پاهای اونو ماساژ میدادن . نیلوفر بند کرست را باز کرد دستشو برد زیر سینه های زن عموم را میمالید و مهشید هم کمکم به کون زن عموم نزدیک میشد بعد شورت مامانش را درآورد وشروع به مالوندن کون اون کرد عجب کون سفیدی اصلا مو نداشت . بعد زن عموم برگشت و نیلوفر رو طرف خودش کشید و شروع به لب گرفتن از اون کرد مهشیدهم داشت کس اونو میمالید . زن عموم به نیلوفر گفت برو یکم روغن زیتون بیار نیلوفر هم رفت و آورد اونو روی تمام بدنش ریخت و نیلوفر و مهشید هم شروع کردن به ماساژ . کس زن عموم خیلی پاره بود بطوری که وقتی مهشید دستشو لای پای اون میبرد چهار تا انگشتای مهشید داخل می رفت زن عمو خیلی سر و صدا میکرد کیر منم دیگه داشت شورتم رو پاره میکرد. کمکم زن عموم داشت به اورگاسم نزدیک میشد دست مهشید رو گرفت و شروع به تلمبه زدن کرد سرعتش همین جور بیشتر میشد یه دفعه دیدم یه آه بلند کشید و نیلوفر و مهشید را روی خودش کشید و یه مایعی با فشار از کسه اون بیرون ریخت منم که خیلی مست شده بودم دستمو بردم تو شورتم و یه جق زدم و آبمو تو شورتم خالی کردم باور کنید تا حالا همچین جقی نزده بودم بعد متوجه شدم که هنوز ماجرا تمام نشده زن عموم بلند شد و بلوز و شورتک نیلوفر را درآورد شورت قرمز رنگ و کرست سفید رنگش تنش بود سپس دست انداخت بند کرستشو باز کرد سینه های نیلوفر که تازه یکمی گل انداخته بود معلوم شد بعد زن عموم مشغول به ماساژ سینه های نیلوفر شد بیچاره نیلوفر دلم خیلی به حالش سوخت زن عموم با بیرحمی تمام سینه های اونو میمالید نیلوفر هم که خجالت میکشید سرو صدا کنه تحمل میکرد و چیزی نمی گفت بعد زن عموم شورت نیلوفر رو درآورد من تا حالا نیلوفر رو لخت ندیده بودم پوست سفید رنگ با یه کس نقلی . شورت نیلوفر کمی خیس شده بود به نظر میرسید ارضاء شده ولی زن عموم دست بردار نبود نیلوفر را خوابوند و شروع به خوردن کس نیلوفر کرد کمکم سر و صدای نیلوفر بلند شد بعد زن عموم انگشت دستشو توی دهانش کرد و نیلوفر رو برگردوند و بدون معطلی اونو توی کون نیلوفر کرد یه دفعه نیلوفر یه فریاد بلند کشید به نظر میرسید کونش پاره شد درسته همینجور بود وقتی زن عموم دستشو بیرون آورد دیدم انگشتش خونی با دیدن این صحنه زن عموم دست از سر نیلوفر برداشت و به سراغ مهشید رفت . مهشید هم که این صحنه رو دیده بود پا به فرار گذاشت ولی زن عموم پرید و گرفتش, بیچاره مهشید حتما تو فکر این بود که کون اونم مثل نیلوفر الان پاره خواهد شد بعد شروع به التماس کردن به مادرش کرد ولی زن عموم که به نظر میرسید که مشروب مصرف کرده بلوز و دامن مهشید را درآورد. یه شورت نارنجی رنگ پاش بود ولی کرست نداشت چون هنوز سینه هاش خیلی کوچک بود بعد زن عموم شروع به لب گرفتن ازمهشید کرد کمکم به طرف سینه های مهشید اومد کمی اونا رو لیس زد مهشید با صدای نازک خودش( که من همیشه با صدای اون حال میکردم ) که می لرزید آه و ناله میکرد بعد دیدم مهشید یه آه بلند کشید و شورتش خیس خیس شد انگار ارضاء شده زن عموم با دیدن این صحنه شورت مهشید را درآورد و کس اونومیخورد من با دیدن کس مهشید دو باره کیرم راست شد باور کنید تا حالا کس به این سفیدی و تر تمیزی ندیده بودم بعد زن عموم انگشتشو برد طرف کون مهشید , مهشید هم داشت التماس میکرد و می گفت مامان نه دردم میاد مامان پاره میشم ولی زن عموم انگشتشو توی کون اون کرد ولی خیلی آروم , بعد کمکم شروع کرد به تلمبه زدن و مهشید هم که کمی درد داشت آه و ناله میکرد من باشنیدن صدای مهشید و دیدن کس زیباش دستمو دوباره تو شورتم بردم و یه جق حسابی دیگه زدم ولی اینبار بیشتر حال داد . بعد زن عموم دیگه بی خیال مهشید شد رفت سراغ نیلوفر دستش گرفت و بلندش کرد و اونو بوسید ازنیلوفر و مهشید معذرت خواهی کرد و تلویزیون و ویدئو را خاموش کردند و به طرف حمام رفتند . دیگه ظهر شده بود منم رفتم تو خونه و شورتم رو عوض کردم دوربین روهم تواتاق گذاشتم فیلمش رو هم برداشتم بعد جلوی در حمام رفتم گفتم نیلوفر حمامی , جواب داد اره , زن عمو ومهشید هم اینجان . زن عموم گفت آرش جان الان میاییم بیرون . بعد از ناهار مهشید و نیلوفر رفتند مدرسه و من و زن عموم تنها ماندیم ….

هیچ نظری موجود نیست: